به گزارش مشرق، «محمدحسین محترم» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
۱- رهبر معظم انقلاب در سخنان خود در عید قربان تصریح داشتند در ماههای اخیر«آمریکا و رژیم صهیونیستی با ابزار تحریف و آدرس غلط دادن در مورد ایران، دارند خودشان را خفه میکنند» و تلاش دارند «با صدها زبان و جنگ رسانهای روحیه مردم و جوانان را تضعیف و القا کنند که ملت ایران باید با آمریکا کنار بیاید و مقاومت نکند، اما ملت ایران آمریکا را شناخته و میداند دروغ میگوید.»
۲- نه تنها ملت ایران متوجه این دروغگوییهای آمریکاییها شدهاند بلکه این دروغگوییها موجب تسریع در افول آمریکا نیز شده بهطوریکه بعد از جنبش والاستریت و حالا بعد از جنبش ضد بیعدالتی و سرمایهداری و اعتراضات گسترده ضد نژادپرستی در خیابانهای ایالتهای مختلف آمریکا، تجمع مقابل کاخ سفید به یک چالش بزرگ کاخ سفید تبدیل شده است که نه میتوانند آن را سانسور و انکار کنند و نه میتوانند مانع از آن شوند.
۳- تحلیلگران بینالمللی و حتی اندیشکدههای آمریکایی به وضوح دریافتهاند که شعار اخراج آمریکاییها از منطقه با یک عزم جدی در حال محقق شدن است. مارا کالین و کافمن ویتس در مقاله خود در فارن افرز با استدلالهای فراوان اذعان میکنند «منافع باقیمانده آمریکا در منطقه معدود شده است و آمریکا مجبور است حضور خود در خاورمیانه (غرب آسیا) را کاهش دهد.» برخی از مراکز مطالعات امنیتی و اندیشکدههای آمریکایی و اروپایی نیز بر پایه استدلالهای این مقاله عنوان کردند «کاهش نه، بلکه باید پایان دهد.» مارتین ایندایک نیز در روزنامه وال استریت ژورنال با اشاره به قدرت و ابتکار عمل جمهوری اسلامی در منطقه استدلال میکند که «محدود شدن منافع آمریکا در منطقه و خسارات احتمالی ارزشش را ندارد که وارد جنگ شویم.» دانیل بنیام و جک سالیوان هم در پایگاه اینترنتی فارن افرز بعد از اینکه اذعان میکنند «دیگر زمان جولان هزاران نظامی آمریکا در منطقه گذشته»، میگویند «گرایش به سوی مینیمالیسم(حداقل حضور آمریکا) در خاورمیانه گسترده شده و دوران اگزوتیسم یا غریبهگرایی به پایان رسیده است!» اندیشکدههای سیا و پنتاگون با این مرثیهسراییها درخصوص کاهش نفوذ و حضور آمریکا در منطقه، به دنبال راهی برای جبران این شکست سیاسی- نظامی تاریخی واشنگتن هستند و ادعا کردهاند «آمریکا دیپلماسی واقعی را باید جایگزین ابزار نظامی در خاورمیانه کند.»
لذا این نشان میدهد که چرا آمریکا در مقابل محور مقاومت و جمهوری اسلامی ناتوان از بهکارگیری قدرت نظامی و نیازمند مذاکره است»! فارن افرز راه محدود کردن قدرت موشکی و فناوری ایران و برگشت توازن قوا را بعد از «جنگهای نیابتی» بدون نتیجه، «دیپلماسی نیابتی» و تحقق «مذاکره با حمایت آمریکا و بدون حضور آمریکا» از طریق نزدیک کردن عربستان به ایران عنوان کرده، که گمانهزنیهای مربوط به میانجیگری احتمالی مصطفی الکاظمی در سفرهای برنامهریزیشده به عربستان و ایران و آمریکا در همین راستا قابل ارزیابی است! ساقط کردن پیشرفتهترین و سریترین پهپاد آمریکا (RQ Global Hawk) و استقرار سامانه پدافند هوایی سوم خرداد در سوریه که این پهپاد را در خلیجفارس سرنگون کرد، هدف قرار گرفتن پایگاه عینالاسد، نفوذ به تلفن همراه بنی گانتس وزیر دفاع اسرائیل، حملات سال گذشته به نفتکشها در سواحل فجیره امارات و پالایشگاههای آرامکو و بقیق عربستان، شلیک مداوم موشکهای گروههای مقاومت عراقی به پایگاههای نظامی آمریکا در این کشور و به نمایش گذاردن توانمندی موشکهای کروز هدایتشونده در خلیج فارس و...
روابط راهبردی ایران با چین و روسیه و عراق مصادیق رویایی و عجیب و غریبی برای جریان مقاومت در منطقه نیست و پیامدهای آنها علاوه بر غربیها، ریاض و ابوظبی را هوشیار هم کرده که سیاست ترامپ و امثال ترامپ نهتنها نمیتواند منافع خود آمریکا را در منطقه حفظ کند، بلکه حاکمیت و تمامیت ارضی آنها را نیز در معرض تهدیدات موشکی و پهپادی قرار داده و باید مسیر دیگری در پیش گیرند و با این ارزیابی، تماسهای غیرمستقیم با تهران و سفرهای مستقیم به روسیه و چین را در دستور کار خود قرار دادهاند. با همه این داستانسراییها تحلیلگران غیروابسته به آمریکا تاکید دارند که راه پایان دادن به چالشهای منطقه، نه حضور نظامی و نه حضور دیپلماسی آمریکا، بلکه دخالت نکردن آمریکا در منطقه است.
۴- بعد از حرکت اقتدارآمیز نفتکشهای ایرانی به سوی ونزوئلا در مقابل چشم رادارها و ناوهای جنگی و جنگندههای آمریکایی و پهلو گرفتن موفقیتآمیز در سواحل آمریکای لاتین در آن سوی دنیا، ماجرای نفتکش «ام تی نوتیک» که ناگهان در سواحل فجیره امارات و از صفحه رادارهای منطقه ناپدید و بعد از چند روز در سواحل ایران رویت، و یا در سواحل لاوان و خارک ناپدید و در سواحل دیگر کشورها رویت میشود و یا با تغییر نام به «اسکای گلف» حتی ماهوارههای جاسوسی آمریکایی و صهیونیستی هم نمیتوانند آن را ردیابی و موقعیتسنجی کنند، حکایت از این دارد که اولا «انتقال کشتی به کشتی» و «تجارت بدون پهلو گرفتن» یک ابزار مهمِ پیچیدهای است که کشورهای تحت تحریم میتوانند میلیونها بشکه نفت را با دور زدن تحریمها به سراسر جهان منتقل کنند بدون اینکه آمریکا و یا هر کشور دیگری بتواند آن را ردیابی کند! ثانیا نشان میدهد نفتکشها میتوانند در مالکیت شرکت یک کشور و خدمه آنها از کشور دیگری باشند، اما توسط شرکت کشور ثالثی اداره شوند و تحت پرچم کشور چهارمی تردد کنند! و بلافاصله یک رسانهای در گوشه دیگری از جهان تیتر بزند «خدمه نوتیک در راه خانه»! این داستان، دنیای محمولههای نفتی و نفتکشها را به شدت مبهم و ردگیری آنها را به مراتب دشوار میکند. به همین دلیل شکایت حقوقی آمریکا از کشتی نوتیک به جایی نرسید و ناتوانی و عجز آمریکا و رژیم صهیونیستی را نشان داد تا جایی که موساد با اظهار درماندگی از پی بردن به چگونگی فعالیت و تردد این نفتکش، دست به دامن سایتهای آنلاین به ظاهر مستقلِ ردیابی حملونقل نفتی مثل Tanker Trackers میشود؟!
۵- اویخای ادرعی سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی در مصاحبه با کانال عربیزبان اسرائیل گفته «آنچه برای ناو آمریکایی در سندیگو در سواحل کالیفرنیا روی داد بیسابقه بود و این احتمال قوی وجود دارد که عامل انفجار و آتشسوزی در آن یک گروه سیاهپوست در ارتش آمریکا باشند که از ایران الهام میگیرند.» ادعای بزرگ و اعترافی بزرگتر است! سخن از به حرکت درآمدن یک گروه قدرتمندِ الهامگرفته از مقاومت در قلب ارتش آمریکا تحت عنوان «پلنگهای سیاه آمریکایی» است. اینکه این سخن چقدر واقعیت دارد باید منتظر آینده باشیم تا زوایای آن روشنتر و از ادعای سخنگوی ارتش اسرائیل رمزگشایی شود. اما بدون توجه به اینکه آینده چه پاسخی به ما خواهد داد، در گذشته پاسخی شفاف داده شده که «زمان بزن در رو تمام شده است»، از جمله سخنگوی نیروهای مسلح کشورمان اخیرا با اشاره به دروغپراکنیهای صهیونیستها درخصوص حمله به مواضع ایران در سوریه، «شب موشکی» پس از حمله صهیونیستها به پایگاه تیفور سوریه را رسانهای کرد که چگونه با فرود۵۰ فروند موشک در جولان اشغالی، نتانیاهو به وحشت افتاد و نتوانست رجزخوانی کند، چون نمیتوانست حقایق «شب موشکی» را انکار کند.
لذا آمریکا و صهیونیستها پیام سخنان فرمانده سپاه قدس بعد از حادثه ناو عظیمالجثه آمریکایی در سواحل این کشور را به خوبی دریافت کردند که «روزهای سختتری برای آمریکا و رژیم صهیونیستی در پیش است.» به قول روزنامه رایالیوم «ایرانیها توانایی شگفتانگیزی در جنگ سایبری و جنگ اطلاعاتی- امنیتی و «مهار الکترونیکی» دشمنان خود دارند و تایتانیک آمریکا در منطقه برای غرق شدن آماده میشود»!
۶- با هدف قرار گرفتن ماکت ناو هواپیمابر نیمیتز-کلاس آمریکایی در خلیج فارس با موشکهایی که از عمق زمین شلیک شدند، و همچنین اصابت موشکهای بالستیک، در نزدیکی دو پایگاه نظامی آمریکا در سواحل امارات و قطر، آمریکاییها در عمل دیدند که «ما میتوانیم» هر شناوری حتی ناو آمریکا را در منطقه به راحتی یک آب خوردن بزنیم و زدیم! پس باید هوشیار و مراقب باشند که به جای ماکت، موشکهای بالستیک روی خود ناو قفل نشود. علاوه بر اینکه صهیونیستها در وحشت انتقام سخت شهادت علی کامل محسن به سر میبرند، به قول رسانههای منطقه «انتقام سخت مقاومت در سطوح مختلف نه تمام شده و نه هنوز درک شده است» و به فرمایش رهبری «جمهوری اسلامی شهادت شهید سلیمانی را فراموش نمیکند و قطعاً ضربه متقابل را به آمریکاییها خواهد زد.»
۷- این حقایق نشان میدهد که «مشکل آمریکا با ایران این است که نه میتواند ما را حذف کند و نه میتواند تسلیم کند و اگر تحریف شکست بخورد، تحریم هم کاملا شکست خواهد خورد، زیرا جنگ ارادههاست.»